فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 393
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن ، منم که ديده نيالودم به بد ديدن وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم ، که در طريقت ما کافريست رنجيدن به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات ، بخواست جام مي و گفت عيب پوشيدن مراد دل ز تماشاي باغ عالم چيست ، به دست مردم چشم از رخ تو گل چيدن به مي پرستي از آن نقش خود زدم بر آب ، که تا خراب کنم نقش خود پرستيدن به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه ، کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشيدن عنان به ميکده خواهيم تافت زين مجلس ، که وعظ بي عملان واجب است نشنيدن ز خط يار بياموز مهر با رخ خوب ، که گرد عارض خوبان خوش است گرديدن
مبوس جز لب ساقي و جام مي حافظ
،
که دست زهدفروشان خطاست بوسيدن
تعبیر:
از کینه و حسد دشمنان دور باش. به دنبال اهداف نا معلوم نرو تا خود را دچار رنج و زحمت نکنی. از ریاکاران دور باش و خودخواهی را از وجود خود پاک کن. زودرنج نباش و در برابر حوادث مقاومت کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 244
معاشران گره از زلف يار باز کنيد ، شبي خوش است بدين قصه اش دراز کنيد حضور خلوت انس است و دوستان جمعند ، و ان يکاد بخوانيد و در فراز کنيد رباب و چنگ به بانگ بلند مي گويند ، که گوش هوش به پيغام اهل راز کنيد به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد ، گر اعتماد بر الطاف کارساز کنيد ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است ، چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد نخست موعظه پير صحبت اين حرف است ، که از مصاحب ناجنس احتراز کنيد هر آن کسي که در اين حلقه نيست زنده به عشق ، بر او نمرده به فتواي من نماز کنيد
وگر طلب کند انعامي از شما حافظ
،
حوالتش به لب يار دلنواز کنيد
تعبیر:
نا امید نباش. روزگار خوشی در پیش خواهی داشت. خداوند با عاشقان صادق است. ریا و تزویر را از خود دور کن. دوستان و دشمنان خود را بشناس تا گمراه و مجنون نشوی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 25
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست ، صلاي سرخوشي اي صوفيان باده پرست اساس توبه که در محکمي چو سنگ نمود ، ببين که جام زجاجي چه طرفه اش بشکست بيار باده که در بارگاه استغنا ، چه پاسبان و چه سلطان چه هوشيار و چه مست از اين رباط دودر چون ضرورت است رحيل ، رواق و طاق معيشت چه سربلند و چه پست مقام عيش ميسر نمي شود بي رنج ، بلي به حکم بلا بسته اند عهد الست به هست و نيست مرنجان ضمير و خوش مي باش ، که نيستيست سرانجام هر کمال که هست شکوه آصفي و اسب باد و منطق طير ، به باد رفت و از او خواجه هيچ طرف نبست به بال و پر مرو از ره که تير پرتابي ، هوا گرفت زماني ولي به خاک نشست
زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گويد
،
که گفته سخنت مي برند دست به دست
تعبیر:
سختی ها و مرارت ها را آسان بگیر تا در زندگی شاهد مقصود را در بر بگیری. فروتن باش تا سربلند شوی. هیچ راحتی بدون تحمل سختی و تلاش بدست نمی آید، بنابراین زندگی بهتر در سایه تلاش و کوشش است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 485
ساقيا سايه ابر است و بهار و لب جوي ، من نگويم چه کن ار اهل دلي خود تو بگوي بوي يک رنگي از اين نقش نمي آيد خيز ، دلق آلوده صوفي به مي ناب بشوي سفله طبع است جهان بر کرمش تکيه مکن ، اي جهان ديده ثبات قدم از سفله مجوي دو نصيحت کنمت بشنو و صد گنج ببر ، از در عيش درآ و به ره عيب مپوي شکر آن را که دگربار رسيدي به بهار ، بيخ نيکي بنشان و ره تحقيق بجوي روي جانان طلبي آينه را قابل ساز ، ور نه هرگز گل و نسرين ندمد ز آهن و روي گوش بگشاي که بلبل به فغان مي گويد ، خواجه تقصير مفرما گل توفيق ببوي
گفتي از حافظ ما بوي ريا مي آيد
،
آفرين بر نفست باد که خوش بردي بوي
تعبیر:
به گردش روزگار و بخت و اقبال تکیه نکن و واقعیت ها را در نظر بگیر تا مبادا دچار شکست شوی. آرزوهای دور و دراز و نا ممکن را از خویش دور کن و با هر کسی دوستی نکن. در کاری که می خواهی انجام بدهی درنگ کن و با صبر و دقت و حوصله پیش برو.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 351
حاشا که من به موسم گل ترک مي کنم ، من لاف عقل مي زنم اين کار کي کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم ، در کار چنگ و بربط و آواز ني کنم از قيل و قال مدرسه حالي دلم گرفت ، يک چند نيز خدمت معشوق و مي کنم کي بود در زمانه وفا جام مي بيار ، تا من حکايت جم و کاووس کي کنم از نامه سياه نترسم که روز حشر ، با فيض لطف او صد از اين نامه طي کنم کو پيک صبح تا گله هاي شب فراق ، با آن خجسته طالع فرخنده پي کنم
اين جان عاريت که به حافظ سپرد دوست
،
روزي رخش ببينم و تسليم وي کنم
تعبیر:
کاری را که در پیش داری به پایان برسان و از انجام آن منصرف نشو. به عقل و درایت خود تکیه کن و به سخنان مردم گوش فرا نده تا در تصمیم خود متزلزل و مردد نشوی. به خداوند تکیه کن تا در کارها موفق شوی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 419
وصال او ز عمر جاودان به ، خداوندا مرا آن ده که آن به به شمشيرم زد و با کس نگفتم ، که راز دوست از دشمن نهان به به داغ بندگي مردن بر اين در ، به جان او که از ملک جهان به خدا را از طبيب من بپرسيد ، که آخر کي شود اين ناتوان به گلي کان پايمال سرو ما گشت ، بود خاکش ز خون ارغوان به به خلدم دعوت اي زاهد مفرما ، که اين سيب زنخ زان بوستان به دلا دايم گداي کوي او باش ، به حکم آن که دولت جاودان به جوانا سر متاب از پند پيران ، که راي پير از بخت جوان به شبي مي گفت چشم کس نديده ست ، ز مرواريد گوشم در جهان به اگر چه زنده رود آب حيات است ، ولي شيراز ما از اصفهان به
سخن اندر دهان دوست شکر
،
وليکن گفته حافظ از آن به
تعبیر:
هنوز بی تجربه و خام هستی و صبر و تحمل نداری. با اندک ملایمتی نا امید و مأیوس می شوی. بدان که هیچ کاری بدون رنج و تلاش به مقصود نمی رسد. با انسان های با تجربه و دانا مشورت کن. به زودی به مراد خود می رسی، اگر صبر کنی و زودرنج و ترسو نباشی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 258
هزار شکر که ديدم به کام خويشت باز ، ز روي صدق و صفا گشته با دلم دمساز روندگان طريقت ره بلا سپرند ، رفيق عشق چه غم دارد از نشيب و فراز غم حبيب نهان به ز گفت و گوي رقيب ، که نيست سينه ارباب کينه محرم راز اگر چه حسن تو از عشق غير مستغنيست ، من آن نيم که از اين عشقبازي آيم باز چه گويمت که ز سوز درون چه مي بينم ، ز اشک پرس حکايت که من نيم غماز چه فتنه بود که مشاطه قضا انگيخت ، که کرد نرگس مستش سيه به سرمه ناز بدين سپاس که مجلس منور است به دوست ، گرت چو شمع جفايي رسد بسوز و بساز غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نيست ، جمال دولت محمود را به زلف اياز
غزل سرايي ناهيد صرفه اي نبرد
،
در آن مقام که حافظ برآورد آواز
تعبیر:
اکنون که زندگی به کام و مراد تو می چرخد، مراقب دشمنان و حسودان باش. راز دل را با هر کسی در میان نگذار تا مبادا دوباره دچار رنج و زحمت بشوی. با عقل و درایت جوانب کار را بسنج تا پیروزی و سرافرازی تو مستدام باشد.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 468
که برد به نزد شاهان ز من گدا پيامي ، که به کوي مي فروشان دو هزار جم به جامي شده ام خراب و بدنام و هنوز اميدوارم ، که به همت عزيزان برسم به نيک نامي تو که کيميافروشي نظري به قلب ما کن ، که بضاعتي نداريم و فکنده ايم دامي عجب از وفاي جانان که عنايتي نفرمود ، نه به نامه پيامي نه به خامه سلامي اگر اين شراب خام است اگر آن حريف پخته ، به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامي ز رهم ميفکن اي شيخ به دانه هاي تسبيح ، که چو مرغ زيرک افتد نفتد به هيچ دامي سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش ، که چو بنده کمتر افتد به مبارکي غلامي به کجا برم شکايت به که گويم اين حکايت ، که لبت حيات ما بود و نداشتي دوامي
بگشاي تير مژگان و بريز خون حافظ
،
که چنان کشنده اي را نکند کس انتقامي
تعبیر:
در این راه خود را تنها و بی کس احساس می کنی. البته خودت نیز مقصری. بهتر است که این بار با تعقل و تعمق، همه ی جوانب کار را بسنجی و سپس شروع به کار کنی. دوست را از دشمن بازشناس و به هر کس اعتماد نکن. وجود دوستان واقعی را غنیمت بدان و از آنها کمک بخواه. بیشتر به همت و اراده ی خود متکی باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 395
گلبرگ را ز سنبل مشکين نقاب کن ، يعني که رخ بپوش و جهاني خراب کن بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را ، چون شيشه هاي ديده ما پرگلاب کن ايام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد ، ساقي به دور باده گلگون شتاب کن بگشا به شيوه نرگس پرخواب مست را ، و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن بوي بنفشه بشنو و زلف نگار گير ، بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن زان جا که رسم و عادت عاشق کشي توست ، با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن همچون حباب ديده به روي قدح گشاي ، وين خانه را قياس اساس از حباب کن
حافظ وصال مي طلبد از ره دعا
،
يا رب دعاي خسته دلان مستجاب کن
تعبیر:
کاری را که در پیش داری رها نکن و همچنان با پشتکار و تلاش به آن ادامه بده تا به موفقیت و پیروزی دست یابی. احتیاط و هوشیاری را از دست نده. موفقیت در انتظار تو است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 470
سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي ، دل ز تنهايي به جان آمد خدا را همدمي چشم آسايش که دارد از سپهر تيزرو ، ساقيا جامي به من ده تا بياسايم دمي زيرکي را گفتم اين احوال بين خنديد و گفت ، صعب روزي بوالعجب کاري پريشان عالمي سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل ، شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمي در طريق عشقبازي امن و آسايش بلاست ، ريش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمي اهل کام و ناز را در کوي رندي راه نيست ، ره روي بايد جهان سوزي نه خامي بي غمي آدمي در عالم خاکي نمي آيد به دست ، عالمي ديگر ببايد ساخت و از نو آدمي خيز تا خاطر بدان ترک سمرقندي دهيم ، کز نسيمش بوي جوي موليان آيد همي
گريه حافظ چه سنجد پيش استغناي عشق
،
کاندر اين دريا نمايد هفت دريا شبنمي
تعبیر:
نا امید و مأیوس نباش. تحمل رنج و زحمت، عاقبت انسان را به هدف خود می رساند. به تنهایی نمی توانی با مشکلات دست و پنجه نرم کنی. بهتر است که با دوستان مشفق راز خود را در میان بگذاری و از آنان چاره جویی کنی. صبور و مقاوم باش و از رویارویی با مشکلات شانه خالی نکن. به خدا توکل کن که گفته اند پایان شب سیاه، سپیدی است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 38
بي مهر رخت روز مرا نور نماندست ، وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست هنگام وداع تو ز بس گريه که کردم ، دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست مي رفت خيال تو ز چشم من و مي گفت ، هيهات از اين گوشه که معمور نماندست وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت ، از دولت هجر تو کنون دور نماندست نزديک شد آن دم که رقيب تو بگويد ، دور از رخت اين خسته رنجور نماندست صبر است مرا چاره هجران تو ليکن ، چون صبر توان کرد که مقدور نماندست در هجر تو گر چشم مرا آب روان است ، گو خون جگر ريز که معذور نماندست
حافظ ز غم از گريه نپرداخت به خنده
،
ماتم زده را داعيه سور نماندست
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی. با کمی صبر و تحمل دوباره او را خواهی دید. به اطرافیان خود بیشتر توجه کن و گاهی به یاد آنان باش. هیچ غم و اندوهی نیست که عاقبت به شادی و سرور مبدل نشود.
فال حافظ روزانه سه شنبه 18 بهمن 1401 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 235
زهي خجسته زماني که يار بازآيد ، به کام غمزدگان غمگسار بازآيد به پيش خيل خيالش کشيدم ابلق چشم ، بدان اميد که آن شهسوار بازآيد اگر نه در خم چوگان او رود سر من ، ز سر نگويم و سر خود چه کار بازآيد مقيم بر سر راهش نشسته ام چون گرد ، بدان هوس که بدين رهگذار بازآيد دلي که با سر زلفين او قراري داد ، گمان مبر که بدان دل قرار بازآيد چه جورها که کشيدند بلبلان از دي ، به بوي آن که دگر نوبهار بازآيد
ز نقش بند قضا هست اميد آن حافظ
،
که همچو سرو به دستم نگار بازآيد
تعبیر:
در انتظار به سر می بری. نا امید و ناراحت نباش زیرا به مقصود خود می رسی. بلا و مصیبت های رسیده را تحمل کن. در کوره ی حوادث، خود را آبدیده کن و تجربه اندوزی کن تا لذت بیشتری از پیروزی ببری.